سلام دوست جدیدم. فضای وبلاگ شما با این موسیقی شدیدا بهم آرامش داد. تو یه بعد از ظهر تابستونی گرم و نسبتا خشک و پر از درگیری، این اولین لحظه ای از امروزه که کاملا احساس آرامش میکنم. این جادو(موسیقی بلاگ)کار کیه؟ در مورد حق زنها و مردها هم حرف ناگفته بسیاره و خوشحال میشم حرفهاتون رو بشنوم. البته من تو این بلاگ از هر موضوعی مینویسم و بیشتر راجع به خودم....
در مورد شرق هم واقعا متاسفم... اولین بار نیست و آخرین با هم نخواهد بود. در ضمن ممنون از لینکتون! من هم متقابلا لینک کردم. @};-
سلام میثم(به تعبیر خودت;))من با هر چیزی که بر اساس منطق و استدلال درست باشه موافقم. معمولا وقتی اسم فیمینیست میاد همه یاد جنبشهای افراطی می افتن که تمامی مشکلات و بدبختیهای زنها رو میذارن به حساب مجود مردها و به اصطلاح از اون طرف بوم می افتن... من موافق حرف حساب و منطق درستم. حالا تحت هر عنوانی که میخواد باشه. اون پست هم به دلیل یکی دو تا اتفاق ناگوار پشت سر هم بود که برای این و اون اتفاق افتاد. امیدوارم هیچ وقت مجبور نباشیم آدمهایی رو تو اون شرایط ببینیم
سلام میثم.... داشتی وبت رو توی بلوگفا می ساختی ...قسمت نظرات خیلی کند و بده...واقعا اذیت میکنه ...ادم رو از حرف زدن پشیمون می کنه.... من باید انتخاب رشته کنم برای کنکور برای همین زیاد وقت ازاد نداشتم...خالا البته تموم شد...
در مورد اون سوال توی وبه پانا باید بگم من هم از خیلی جهات شبیه پاناام... نمی دونم چی باید بگم.......
سلام
در سیاستی که وقتی فرهنگیان جامعه برای احقاق حقوق حقه خودشون اعتراض می کنن فریادشون با برچسب ضد نظام و ضد اسلام بودن خفه میشه و خیلی هاشون به زندان می افتن دیگه جایی برای خبرنگار که به صورت مستقیم در مورد نظام می نویسه باقی نمی مونه
در مورد تعدد آرا هم حرفهای زیادی هست که البته به این مطلب مربوط نمیشه ولی بحث آمار درست کردن و حمایت از نظام در قالب همین تعدد باعث میشه که در هر انتخاباتی سن رای دهنده ها رو پایین تر میاریم و بقیه ماجرا که سر دراز دارد
یا علی
سلام میثم
نوشته خوبی بود، آزادی قلم وامنیت مطبوعات و خبرنگار پاشنه آشیل و چشم اسفندیار همه حکومت های دیکتاتوریست ، کشور گل و بلبل ما که دیگه دیکتاتوری از نوع مذهبی داره و یه آقای ولی فقیه مهربون
ممنون از اینکه لینک وبلاگم رو تو پیوندهای شهر سنگستان وارد کردی
انسانی می خونم و فلسفه دوست دارم.... در مورده نیچه... همنمی دونم چی باید بگم...اینکه خدامرده به نظرم بحث بسیار جالبی بود که نیچه در چنین گفت زردشت ایجاد کرده ... ولی ادم باید خیلی توجه داشته باشه که دچار سو تفاهم نشه و
سلام
ممنون از لطفتان و نظرتان
تعدد آرا در چنین جامعه ای مدنی نیست یا دموکراسی در جامعه ما خطر نزدیک شدن به دیکتاتوری ایدئولوِِِژی را دارد.
متاسفانه انگار به کل نوبهار بی نوبهار...راستی کدام باز-گشت را گفتید؟ شاید تولد نوبهار!؟
مستدام باشید.
من هم خوشوقتم.
و راستی با توجه به اینکه شما کار خط می کنید برایم ارزشمند و جالب است که نظرتان را درباره ی کارهایی که با استفاده از فرمهای برگرفته از خط انجام داده ام بدانم.ممنون می شوم
:استفاده از فرم خطی در طراحی پارچه و کراوات
http://noghtehart.blogspot.com/2006/04/kaligraphiefarsicravatedesigne.html#links
در سفالینه:
http://noghtehart.blogspot.com/2006/11/kaligraphiepottery.html#links