کودکان سرطانی

چهره ی زردش مرا یاد چهره ی ماه می اندازد وقتی که نمره ی روزها از 14 بیشتر نیست .
پاک مثل عقیق زرد انگشتر مادربزرگ و صاف مثل سطح براق شیشه ی عینک خدا ...
این روزها به آسمان که نگاه می کنم به یاد قبرستان و شب یلدا، تازه می فهمم که خدا چرا گریه می کند و چرا سطح قبرستان همیشه تر است بی باران و بی قطره ای آب ...
چرا ؟
برای اینان حتی نوشدارو پس از مرگ سهراب هم نیست ... بگذار گریه کنم ...
تقرب ... جرم و بلا ...
ما مگر چه قدر دوریم ؟
آنان مگر چه قدر نزدیک اند ؟
قصه ی تقدیر و قضا
نمی فهمم ...
نظرات (کليک کنيد--> 6)
در July 30, 2007 at 9:05 AM, Anonymous Anonymous نوشته...

salam meisam jan
to ham az daste in persianblog dar rafti ?
man adreseto avaz kardam too link ham !
merc ke khabaram kardi

 
در July 30, 2007 at 10:30 AM, Anonymous Anonymous نوشته...

خیلی زیباست
...همین

 
در July 30, 2007 at 5:35 PM, Anonymous Anonymous نوشته...

سلام...بابا نمی دونی چند بار برات نظر دادم نیومده... این متن رو هم خوندم....خوشم امدجمله ی اخری که نوشتی :قصه ی تقدیر و قضا نمی فهمم...بسیار جالب بود من هم نمی فهمم... هیچ بنی بشری نم تونه ادعا کنه که می فهمه....

 
در July 31, 2007 at 7:27 AM, Anonymous Anonymous نوشته...

سلام , خانه نو مبارک. البته به اجبار مجبورشدی دل بکنی ولی خوب تنوع اجباری هم بد نیست.
موضوع دردناکی برای پُستت انتخاب کردی. واقعیت اینکه همیشه با یکی دو جمله سروته احساسمونو هم میاریم , که بیشتر شبیه ترحمه.
این بچه ها , زندگی می کنن مثل بقیه که به اختیار خودشون به دنیا نیومدن که حالا بخوان به اختیار خودشونم از دنیا برن , فقط فرقش اینه که نفس می کشن فقط نفس اونم با درد , اینجوری بگم بهتر درد با اونا نفس می کشه .
خدایا یه کاری کن نفس کم نیارن.

 
در August 1, 2007 at 11:31 PM, Anonymous Anonymous نوشته...

سلام
نمی تونم چیزی بگم نه از تقرب و جرم وبلا ونه از دوری و نزدیکی
به قول خواجه شیراز
حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش
تو این دنیا انتخاب اینکه کی پرده نشین باشه و کی شاهد بازاری به عهده هیچ کس نیست
...
عضو محکی؟
...
صفحه نظرات وبلاگت از خونه بالا نمیاد باید می امدم کافی نت
...
یا علی

 
در August 8, 2007 at 7:19 AM, Anonymous Anonymous نوشته...

رنگ چشمانشان و رنگ زردشان مرا مي برد به جايي از خاطراتم آن جا كه دوستم ذره ذره جلوي من پرپر شد.

 

Post a Comment


 لوگوي دوستان


 استاد اخوان ثالث

 خبرنامه





Powered by WebGozar